افغانستان از سقوط تا صعود

افغانستانی که به مدت بیست‌سال تمام ذخایر و معادنش، اقتصاد و داریی‌اش توسط خارجی‌ها و چپاول‌گران به تاراج رفته‌بود، و اقتصادش زیر خط صفر قرار گرفته و تمام نیروی کاری‌اش از کشور فراری شده بود، و تمام خِبرگان و اهل فن‌‌آن مهاجرت کرده بودند، چطور توقع داشتید که امارت اسلامی آن را به مدت سه‌سال به اینجا برساند؟

خیلی از تحلیلگران و کسانی که به زعم خود، خود را سیاست‌مدار، اقتصاددان، کارشناس، دانشمند و برسی‌کننده اوضاع کنونی می‌دانستند و می‌دانند، بعد از روی‌کار‌آمدن نظام امارت اسلامی، براین پندار بودند که افغانستان به زودی‌زود سقوط می‌کند و طالبان حکومت کرده نمی‌توانند و اقتصاد کشور رو به اضمحلال و رکود می‌رود.

امّا برخلاف این ایده و زعم باطل‌شان، بعد از پیروزی و فتح افغانستان، افغانستان عزیز را روزبه‌روز درحال رشد و ترقی می‌بینیم، و هرروز شاهد یک افغانستان آزادتر و آبادتر هستیم!

حالا از شما سؤال می‌کنم: افغانستانی که به مدت بیست‌سال تمام ذخایر و معادنش، اقتصاد و داریی‌اش توسط خارجی‌ها و چپاول‌گران به تاراج رفته‌بود، و اقتصادش زیر خط صفر قرار گرفته و تمام نیروی کاری‌اش از کشور فراری شده بود، و تمام خِبرگان و اهل فن‌‌آن مهاجرت کرده بودند، چطور توقع داشتید که امارت اسلامی آن را به مدت سه‌سال به اینجا برساند؟
چطور توقع دارید و داشتید؛ افغانستانی که به مدت بیست‌سال زیر چتر جمهوریت و ملل‌کفری زندگی می‌کرد و همه روزه دم از آبادی و امنیت می‌زدیید، کجا بود امنیت و کجاست آبادی، اگر بود یا هست به ما هم نشان بدهید؟

بیایید الحق و الانصاف، کارها و زحمت‌های سه‌ساله امارت اسلامی را با فعالیت‌های بیست‌سالهٔ جمهوریت مقایسه کنید و بعد ببینید که “تفاوت راه از کجاست تابه کجاست” اما کجاست چشمی که حقایق را ببیند و گوشی که صدای حق را بشنود؟!
کجا هستند آنهایی که می‌گفتند، افغانستان رو به قهقرا می‌رود؟ بیایید و ببینید که در افغانستان چه جریان‌هایی و جود دارد و چه فعالیت‌های عمده و پروژهای بزرگی درحال راه اندازی است!
نمی‌دانم از کجا آغاز و به کجا خاتمه دهم: از کدام پروژه و خدمات و دست‌آوردهای این سه‌سال بنویسم؟
از کانال بزرگ قوشتپه تا ترمیم سالنگ و یرانه، یا از بازسازی شاه‌ راهی هرات تا کابل یا از اعمار و باز‌سازی بندهای آبی منطقه تا راه اندازی پروژه بزرگ تاپی؟!
خدمات و شاهکارهایی که امروزه عملی می‌شوند و تقدیم ملت و جامعه مظلوم و رنج دیده افغانستان قرار می‌گردند، تا دیروز (دوران سیاه جمهوریت) فقط و فقط در حد شعارهای توخالی بیش نبوده‌اند، ولی الحمدلله که آن رویاهای دیرینه افغانستان درحال محقق شدن‌اند!

افغانستانی که تا دیروز بوی باروت، ویرانی و اشغال، گوش‌ها را می‌آزارید و دل‌ها را آزرده خاطر کرده بود؛ این میهن، اینک درحال تبدیل شدن به گلستانی‌ست، گلستانی که هر افغان از آن می‌‌تواند خود را خوشبو و معطر به عطرش کرد و گلی از گلشنش چید. گلستان و باغستانی که مردم ما دردها و رنج‌های دیرنه خود را در سایهٔ آن فراموش کرده و آزادانه و آبادانه زندگی کرد.

به امید موفقیت‌های روز افزون!