اعتراف جوبایدن؛ شمشیر دو لبه

گرچه صدها بار در جامهٔ دوستی نمایان گردد و واقعیت‌ها را بیان نماید؛ اما باز هم دشمن هرگز از کار خود دست‌بردار نبوده و به هرگونه‌ای که ممکن باشد برای تحقق اهداف خود فعالیت دارد؛ زمانی که به‌قراین و تاریخ دیرینه‌ای دشمنان اسلام و افغانستان نگاهی می‌اندازم، در لابه‌لای این سخنان، ممکن شعله‌ها و اخگرهای آتشینی مخفی باشد.

تردیدی وجود ندارد که در میان ملت‌ها و به‌ویژه امت‌اسلامی، مردم متدین و جهادپرور افغانستان، همواره مورد هجوم دشمنان قرار گرفته و آنان نیز به‌خاطر تحقق اهداف اسلامی و برای به‌دست آوردن آزادی خویش از هیچ‌گونه مبارزه‌ای دریغ نورزیده‌اند.

در نتیجه‌ی همین قربانی‌ها و مبارزات بود که ملت افغان در صدسال اخیر، سه کشور ابرقدرت جهانی را آنچنان به‌زانو درآورد که هرکدام‌شان به شکست خود اذعان دارند؛ اما باوجود تمامی داغ‌هایی که بر ملت وارد نمودند و لکه‌ی سیاهی را بر چهره‌ی خود برچسب زدند، دست از دشمنی بر نداشته و نیز از هیچ‌گونه ضربه‌ای بر پیکر این ملت دریغ نمی‌ورزند.

در این روزها اعتراف رییس‌جمهور ایالات متحده آمریکا (جوبایدن) مبتنی بر اینکه او گفته: «افغانستان، گورستان امپراتوری‌ها است.» زیاد دست‌به‌دست می‌شود و نیز در تأیید و تشریح گفته‌های وی، افراد زیادی دست به‌قلم برده‌اند و به‌رغم اینکه او را شکست‌خورده و صاحب قبرستانی در این سرزمین، خطاب نموده‌اند، اعتراف او را مایهٔ مباهات برای این سرزمین می‌پندارند که در حقیقت و واقعیت نیز چنین است.

بلی؛ در این شکی نداریم که افغانستان قبرستان امپراتوری‌ها بوده و خاک و جوهر این وطن، با بیگانگان متجاوز، حساسیت دارد و ملت و مردم آن، به‌رغم تمامی ناهنجاری‌های زیاد و فقر و بیکاری و پایین بودن سطح دانش، همواره همچون سدّ محکمی، در برابر اشغالگران قیام نموده و آنها را از حاشیه‌های این وطن هم بیرون رانده‌اند.

اما باوجود آن، به‌فکر حکایتی افتادم که چند سال پیش، از زیر نظر گذشته بود؛ مطلب در مورد اهداف و چگونگی فعالیت تبشیری‌ها (داعیان دین نصرانیت) بود، یکی از این داعیان می‌گوید: زمانی که ما در راستای دعوت و فعالیت‌های خود احساس ضعف نماییم، یک اعلامیه‌ای پخش می‌کنیم و اظهار می‌داریم که مسلمانان در دعوت خود پیشرفت نموده و پیروز گردیده‌اند؛ اما مایان به‌سوی عقب می‌رویم و هدف ما از نشر این اعلامیه، دو چیز می‌باشد؛ یکی اینکه مسلمانان احساس آرامش می‌کنند که این ممکن باعث تضعیف و آهستگی در راستای دعوت آنان گردد و دوم اینکه، تاجران و سرداران‌مان توجه بیشتری به‌سوی ما مبذول می‌دارند و از هر طرف کمک‌ها و حمایت‌های هرجانبه‌ای سرازیر می‌شود.

به هرحال، مطلب من از آوردن این مطلب آن بود که مایان نباید به اعتراف جوبایدن متکی شده و اعترافات آنها را نقطهٔ اخیر مبارزه‌ای خود بدانیم؛ بلکه برعکس، این نقطهٔ آغازین مبارزه‌ای است که به‌شکل دیگری وارد میدان نبرد می‌شود.

اعتراف جوبایدن، واقعاً اعترافی کوچکی نیست و بدون تردید، نشان‌دهندهٔ افتخار بزرگی از دست‌آوردهای مجاهدین إمارت اسلامی افغانستان بوده و همچنان حقیقت اشغال و مشروعیت مبارزه‌ی ما را نمایان می‌سازد؛ اما باوجود آن، از دسایس و توطئه‌های دشمن نباید خود را در امان پنداشت و نباید از دشمنی با آنها به‌خواب غفلت فرو رفت؛ چون دشمن، دشمن است، گرچه صدها بار در جامهٔ دوستی نمایان گردد و واقعیت‌ها را بیان نماید؛ اما باز هم دشمن هرگز از کار خود دست‌بردار نبوده و به هرگونه‌ای که ممکن باشد برای تحقق اهداف خود فعالیت دارد؛ زمانی که به‌قراین و تاریخ دیرینه‌ای دشمنان اسلام و افغانستان نگاهی می‌اندازم، در لابه‌لای این سخنان، ممکن شعله‌ها و اخگرهای آتشینی مخفی باشد.

پس نباید بر دشمن باور داشت، نباید از میدان مبارزه سست و ضعیف شد؛ بلکه بایستی چندین برابر وزن مبارزه را افزایش داد، تا در هر راستا بتوانیم، از خود دشمن اعتراف ذلت‌شان را کسب نماییم.