از مدارس جهادی تا سراسیمگی و ترس و هراس دشمنان

نهادهای تعلیمی در طول تاریخ یکی از مراجع آموزش و پرورش باورها و اندیشه‌ها بوده است. به همین‌خاطر این‌نهادها، در هرجریان و نظامی از اهمیت والایی برخوردار بوده است. در زمان جمهوریت، سیکولاران و شیفتگان فرهنگ غرب تمام توان و انرژی خود را مصرف کردند تا نظام آموزشی نسل آینده افغانستان را براساس ارزش‌ها و […]

نهادهای تعلیمی در طول تاریخ یکی از مراجع آموزش و پرورش باورها و اندیشه‌ها بوده است. به همین‌خاطر این‌نهادها، در هرجریان و نظامی از اهمیت والایی برخوردار بوده است.

در زمان جمهوریت، سیکولاران و شیفتگان فرهنگ غرب تمام توان و انرژی خود را مصرف کردند تا نظام آموزشی نسل آینده افغانستان را براساس ارزش‌ها و نظم دموکراسی عیار سازند و نسل آینده افغانستان را غرب‌زده به‌بار بیاورند؛ تا جایی موفق نیز شدند و خیلی از نسل تحصیل‌کرده را غرب‌زده و سیکولارمشرب به‌بار آوردند که آثار آن هنوز در ظاهر و ضمیر عده‌ای از جوانان دیده می‌شود‌.

 

اما با روی کار آمدن امارت اسلامی همه چیز یکباره‌ای تغییر کرده و نظم دموکراسی در مراکز آموزشی سرکوب و از بین برده شد و نظم اسلامی به روی‌کار آمد.

 

امارت اسلامی، به‌خاطر گسترش فکر و اندیشهٔ اسلامی و زنده‌نمودن روحیه‌‌ی بیداری و جهاد، مراکز علمی‌ای را زیر نام «مدارس جهادی» در همه ولایت‌های افغانستان فعال کرده تا نهال اندیشه و باور نسل آینده را با آب زلال فرهنگ اسلامی آبیاری نموده و آنها را با عقیده و باورهای اسلامی مجهز گرداند.

نسلی را تربیت نماید که در مقابل فرهنگ و اندیشهٔ غربی، مبارزه نمایند.

ا.ا.ا با این کار، انگارنه‌انگار خیلی از مخالفان نظام اسلامی و به‌خصوص کسانی که درترویج فکره‌ نوگرایی یا غرب‌زدگی در افغانستان تلاش می‌کردند، بدون کبرت آتش زده است.

حقیقت آن را می‌توان از صحبت‌های یکی از رهبران فراری مشاهده کرد که در یکی از نشست‌های‌شان از خطرناک بودن مدارس جهادی و اینکه در آنجا فکر تقسیم جهان به کفر و اسلام، فرضیه جهاد، محو دموکراسی و مقابله با نوگرایی (غرب‌زدگی) تدریس می‌شود، صحبت می‌کرد.

 

وقتی شخصی، به عمق آتش‌گرفتگی‌ و میزان ترس‌وهراس‌شان از بالاشدن موج بیداری از مدارس جهادی، پی می‌برد که از کنار صحبت‌‌های‌شان به سادگی رد نشود و نحوه‌ی صحبت و گویش و لهجه‌شان را مورد تحلیل و ارزیابی قرار دهد.

 

بلی، این‌غلامان از زنده‌شدن فکر جهاد و بیداری و شناخت دشمن، خیلی هراس دارند. نمی‌خواهند موج بیداری اسلامی کشتی توقف‌شده امت را به‌حرکت در بیاورد، بلکه در پی آنانند که این‌کشتی را در باتلاق انحطاط‌گرایی و لنجزار غرب‌زدگی هم‌چنان متوقف نگهدارند.

اما کور خوانده‌اند، موج بیداری نه‌تنها در افغانستان بلکه در جهان اسلام باغرش و صدای رعب‌آوری در حال حرکت است و عنقریب بذرهای‌‌ سم‌آور و کاخ‌ اقتدار دنیای کفر را از ریشه برمی‌کند و نهال اندیشهٔ اسلامی را در سرزمین قلب‌ها آبیاری می‌نماید.