نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
مقولهٔ: «من لم یهتم بأمر المسلمین فلیس منهم؛ کسی که به امور مسلمین اهمیتی ندهد، از آنان نیست» در میان مردم خیلی مشهور است. این جمله با سند ضعیف به پیامبر -صلیاللهعلیهوآلهوسلم- منسوب میباشد؛ اما در واقع در برگیرندهٔ حقیقت بزرگیست، چنانکه رسول خدا -صلیاللهعلیهوسلم- در حدیث نعمان بن بشیر به روایت شیخین میفرماید: «مثل المؤمنین فی توادّهم وتراحمهم وتعاطفهم، مثل الجسد إذا اشتکى منه عضو تداعى له سائر الجسد بالسهر والحمى؛ مثال مؤمنان در محبت و شفقت و همدردی مانند جسد واحد است. اگر عضوی از اعضای بدن احساس درد کند، تمام جسم تا دیر وقت بیدار میماند و احساس تب میکند».
از آنجایی که این حدیث مصداق مؤمنان واقعی است، در بسیاری از احادیث دیگر آمده، تا وصف ایمان را از کسانی که برای تحقق این آرمان گامی بر نمیدارند، سلب کند، مانند این فرموده پیامبر گرامی-صلیاللهعلیهوسلم-: «لا یؤمن أحدکم حتى یحب لأخیه ما یحب لنفسه؛ هیچ یکی از شما ایمانش به درجه کمال نمیرسد، تا همان چیزی را که برای خود دوست دارد، برای برادرش نیز دوست داشته باشد». حضرت امام ابوداوود سجستانی، این حدیث را یکی از چهار حدیثی قرار داده است که اسلام بر محور آن میچرخد.
پیوند اخوت و دوستی بین مؤمنان، یکی از محکمترین پیوندهای ایمانی و اسلامی است و از ملزومات آن توجه و رسیدگی به امور مسلمین میباشد. مسلمان برادر مسلمان است، فرقی نمیکند از کدام سرزمین هستند و با چه زبانی تکلم میکنند و یا چه شکل و رنگ و پوستی دارند. «إنما المؤمنون إخوه؛ مؤمنان برادر یک دیگرند» و برادر باید از برادر مظلوم خود حمایت کند و بر احوال او آگاه و جویا باشد و برایش دعا نماید.
خداوند متعال بر ما دعای خیر در حق برادران و خواهران مؤمنی را که مهمترین آن در هنگام نماز میباشد، لازم کرده است، آنجا که میگوید: «السلام علینا و علی عباد الله الصالحین» و در جای دیگر آمده است: «ترک الصلاه یضر بجمیع المسلمین؛ لأن المصلی یقول: اللهم اغفر لی وللمؤمنین المؤمنات، ولا بد أن یقول فی التشهد: السلام علینا وعلى عباد الله الصالحین» شخصی که دعا نمیکند و از دعای خود دیگران را محروم کرده، این فرد، در حق خدا، رسول، خود و سایر مسلمانان کوتاهی میکند، پس با ترک دعا به همهٔ مسلمانان ضرر رسانده و مرتکب گناه بزرگی شده است».
هدف ما این است که شریعت قوانین زیادی آورده است -و اینجا جای ارائه همهٔ آنها نیست- قوانینی که پیوند اخوت و برادری ایمانی را توسعه داده و الزامات آن را در بین مسلمانان گسترش میدهد و بر چنگزدن به ریسمان اسلام تاکید میوزد.
دشمنان اسلام همواره بر زدودن اخوت اسلامی از دل مسلمانان کوشا بودهاند و تا جایی توانستهاند ریشهٔ اخوت اسلامی را از میان مسلمانان بخشکانند. با چشم سر میبینم که احساسها را کمرنگ کردهاند و برخی از اینها پس از آن که توانستند بین مسلمانان جداییهای جغرافیایی ایجاد کنند؛ بعد از آن به سراغشان آمده و سرزمینهایشان را تسخیر کردند.
دشمنان با کوشش و تلاشهایشان اخوت و برادری مسلمانان را به دشمنی تبدیل کرده و دامنزدن به نزاعهای پوسیده و پیش از اسلام و دوران جاهلیت را بین مسلمانان ترویج داده و برادر را دشمن برادر کردهاند، تا جایی که برخی از مسلمانان حکم کفر و فسق برادر خود را میدهند. دشمنان اسلام، اسلام واقعی ما را به عنوان یک دین تروریستی به جهان معرفی کردهاند.
چه بسا تلویزیونهایی که اجساد کشتهشدگان و تصاویر مجروحان را با خون جاریشان نشان میدهند، ولی این عملکردشان از یک وقفهٔ کوتاه بیشتر نیست و بعد از چند دقیقه میبینی که اخبار بیاهمیت ورزشی را به دنبال آن پخش میکنند تا روی این فجایع سرپوش بگذارند و به امت اسلامی بفهماند که گویا آبی از آب تکان نخورده و همهچیز سر جایش است، و با این ترفندها، دردها وغمهای آنها را به باد فراموشی میسپارند.
تماشای چنین صحنههایی شما را به شگفت نیندازد؛ چون این یکی از صفات بارز منافقین است که در ظاهر اشک تمساح میریزند، ولی در حقیقت یار و یاور دشمنان اسلاماند.
اما مؤمنان واقعی، خون برادرانشان، برای آنها از اهمیت بسیار والایی برخوردار است. ابن حبان در تاریخ فتح نهاوند مینویسد: حضرت عمربنخطاب -رضیاللهعنه- در زمان خلافتش به اهل کوفه چنین وصیت کرده بود: «السلام علیکم أما بعد: فقد استعملت علیکم النعمان بن مقرن المزنی، فإن قُتل النعمان فعلیکم حذیفه بن الیمان العبسی، فإن قُتل حذیفه فعلیکم عبد الله بن قیس الأشعری أبو موسى، فإن قُتل أبو موسى فعلیکم جریر بن عبد الله البجلی، فإن قُتل جریر فعلیکم المغیره بن شعبه الثقفی، فإن قُتل المغیره فعلیکم الأشعث بن قیس الکندی…».
هنگامی که خداوند متعال مسلمانان را پیروز کرد و بشارتدهنده نزد حضرت عمر -رضیاللهعنه- آمد و از او پرسید: نعمان چه شد و کجاست؟ فرمود: ای امیرالمؤمنین، شهید شده. حضرت عمر گریه کرد و سه بار گفت: «یرحم الله علی النعمان…» سپس گفت: مه! (مراد اینکه آیا کسی دیگر هم شهید شده است؟ در جواب گفت: نه، سوگند به کسی که تو را به خلافت برگزیده و به تو خلافت بخشید، کسی دیگر غیر از نعمان شهید نشده است. حضرت عمر به شدت گریه کرد، سپس گفت: ضعیف بودند، ولی خداوند آنان را به شهادت گرامى داشت.
حدیث صحیح از حضرت عمر -رضیاللهعنه- نقل شده است که ایشان در قنوت ماه رمضان برای مؤمنان طلب استغفار کردند. همچنان به روایت ابن خزیمه و دیگر راویان در صحیحین نقل شده که رسول خدا -صلیاللهعلیهوسلم- در مورد کشتهشدن هفتاد قاری قرآن در بئر معونه، یک ماه دعای قنوت نازله خواندند.
مقصد ما از اخوت این است که:
یکی از درسهایی که از وقایع نفرتانگیز امروزه میآموزیم، این است که این درسها را به خاطر بسپاریم و آنها را به یک واقعیت ملموس در درون و نهاد امت اسلامی تبدیل کنیم. وظیفه ما گریهکردن نیست؛ اما ممکن است گریه پیش بیاید و این گریه نشاندهنده این است که ما در غم و اندوه برادران و همنوعانمان شریک هستیم، و این تنها به اشکریختن خلاصه نمیشود. غمشریکی ما میتوان مانند تأسیس انجمنهایی که به امور مسلمانان میپردازند، باشد. بالاخره اگر نمی توانیم از انجمنهای موجود حمایت کنیم، اگر نمیتوانم برای امت اسلامی نفعی برسانیم، پس حداقل به خودمان نفعی رسانده و برای اصلاح خود گامی برداریم.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاهها بسته است.