آیندگان قضاوت خواهند کرد

البته این تمنای پوچ و خواب خیالی نیز محال است که به این آسانی رخ بدهد و اتفاق بیفتد. در بیش از هفت ماه گذشته اسرائیل با تمام قوا و همراهی ابرقدرت‌های دنیا نتوانسته به اهداف شوم خودش برسد و اکنون اعلام کرده که شاید این جنگ تا آخر سال ۲۰۲۴ طول بکشد و همچنان خون بریزید و جان بگیرد و زنده‌زنده آدم بسوزاند. به محض به اصطلاح نابودی حماس، نتانیاهو به‌عنوان یک جنایتکار جنگی از همه‌ی سو مورد شماتت قرار خواهد گرفت و از صحنه‌ی سیاست اسرائیل به حاشیه خواهد رفت تا همراه او همه‌ی آنچه این روزها در غزه می‌گذرد، به بوته‌ی فراموشی سپرده شود، اما این خود جای تأمل دارد و پنهان‌کاری آسانی به نظر نمی‌رسد

آنگونه که صحنه‌ی جنگ غزه و پردهٔ نمایش محنت اهل غزه آراسته شده، فردای جنگ همه‌چیز به گردن نتانیاهو می‌افتد و این دفتر به ظاهر برای همیشه بسته خواهد شد. آمریکا و اروپا گه‌گاهی سخنی و واکنشی در مخالفت با ادامه‌ی جنگ غزه می‌گویند و کشورهای عربی نیز گاهی اعلام نارضایتی می‌کنند و اشک تمساح می‌ریزند؛ حتی جناح‌هایی در درون اسرائیل با نتانیاهو مخالفت می‌کنند و پلاکارد حمل می‌کنند و صدای اعتراض‌شان را بالا می‌برند، اما مثل روز روشن است که همه منتظرند نتانیاهو بالأخره کار شنیع خودش را به سرانجام برساند و پاک‌سازی ملی و نژادی را در غزه تکمیل کند. قدرت و قوت نیروی نظامیِ حماس را در غزه به صفر برساند و نبرد غزه با پیروزی تام و تمام اسرائیل به پایان خوشش برسد.

البته این تمنای پوچ و خواب خیالی نیز محال است که به این آسانی رخ بدهد و اتفاق بیفتد. در بیش از هفت ماه گذشته اسرائیل با تمام قوا و همراهی ابرقدرت‌های دنیا نتوانسته به اهداف شوم خودش برسد و اکنون اعلام کرده که شاید این جنگ تا آخر سال ۲۰۲۴ طول بکشد و همچنان خون بریزید و جان بگیرد و زنده‌زنده آدم بسوزاند.
به محض به اصطلاح نابودی حماس، نتانیاهو به‌عنوان یک جنایتکار جنگی از همه‌ی سو مورد شماتت قرار خواهد گرفت و از صحنه‌ی سیاست اسرائیل به حاشیه خواهد رفت تا همراه او همه‌ی آنچه این روزها در غزه می‌گذرد، به بوته‌ی فراموشی سپرده شود، اما این خود جای تأمل دارد و پنهان‌کاری آسانی به نظر نمی‌رسد!
مگر امکان دارد ملت‌های آزاده‌ی دنیا این جنایت‌های مدهش را فراموش کنند؟ این خواب است و خیال است و محال است و جنون.
مردم دنیا نه‌تنها نتانیاهو را فراموش نخواهند کرد، بلکه آیندگان تمام صحنه‌گردانان را نیز شماتت خواهند کرد.
قدرت‌های بزرگ به محض آنکه خود را در معرض یک خطر ببینند، کلماتی مثل قانون، انصاف، عقل، عدالت، دیگرپذیری، انسان‌دوستی و ده‌ها نام از این سنخ را فراروی‌شان به صف می‌کشند. هر کدام قوانین خوش‌رنگ و لعابی روی میز می‌گذارند و دفاع از خود را به رعایت شرط و شرایط مشروط می‌کنند. اما زنگ خطر عاجل‌تر از این حرف‌ها و کلمات به صدا درآمده است؛ برای دفاع از خود هر کاری مجاز است. هر اندازه جنایت و سرکوب که ضروری باشد، به کار گرفته می‌شود. کلمات اگر توجیه‌کننده‌ی خشونت و سرکوب باشد، به کار گرفته می‌شوند و اگر مانع کار محسوب شوند، مؤقتاً زیر خاک مدفون می‌شوند تا کار به سرانجام برسد؛ چنانکه همیشه گفته می‌شود: «هدف وسیله را توجیه می‌کند»، اما اکثر کشورهای غربی برای به‌دست‌آوردن اهداف‌شان به هر وسیله‌ای متوصل می‌شوند، بدون توجه به اینکه آن وسیله تا چه اندازه غیراخلاقی، غیرقانونی و ناخوشایند است. معنی این اصطلاح به این شکل درآمده که «راه رسیدن به هدف مهم نیست، بلکه فقط رسیدن به هدف مهم است.» چیزی که امروز به وضوح در مسئله‌ی غزه دیده و حس می‌شود.
پس از کسب موفقیت و آرام‌شدن تشنج و اعتراضات، آنگاه دوباره کلمات دفن‌شده را فرامی‌خوانند و مدال انسان‌دوستی و دگرپذیری و عدالت و انصاف را بر گردن می‌آویزند و بوق و کرنای آن گوش انسان‌های آزاده را کر می‌کند.
غرب با همه‌ی هیمنه‌ی خود به همین فراموشی دل بسته است. البته شاید اشتباه نکنند. زمان بی‌رحم است؛ شاید زمان سوزِ فریاد معصومانه‌ی هزاران هزار کودک و زن بی‌گناه را به گور ببرد. اما فراموشی یک سر دیگر هم دارد؛ فقط مردم فراموش‌کار نیستند، خود جنایت‌کاران نیز چیزی را فراموش می‌کنند و آن مرگ و نابودی نیروی مؤثر کلمات است. پس از پایان جنایت، همه‌ی آن جنایت‌کاران و تماشاگران منتظر و مترصد هستند تا دوباره گردآویزِ کلمات مدفون‌شده‌ی انسان‌دوستی و دیگرپذیری و عدالت و صلح را بر گردن بیاویزند، اما فراموش کرده‌اند که برای این مفاهیم هیچ قدرت و نیروی اثربخشی باقی نمانده است و حنایش هیچ رنگی ندارد. هیچ‌کس آنها را باور نخواهد کرد. امروز غلبه می‌کنند، اما میراث‌شان برای نسل‌های بعدی جز خلأ و نیستی و ویرانی نخواهد بود. آیندگان در مورد حقوق بشری که امروز غرب مدعی آن است، حتماً قضاوت خواهند کرد.
کودکان که آینده‌سازان دنیا هستند، فردا چشم‌هایشان به جهانی گشوده می‌شود که دیگر اثری از ارزش‌های انسانی در آن باقی نمانده است، حتی اگر چیزی از ماجرای جنایت‌های امروز غزه به خاطر نیاورند.
تاریخ خواهد پرسید که ده‌ها هزار کودک بی‌گناه در غزه چرا و به جرمی کشته شدند؛ چرا باریکه‌ی غزه به کلی ویران شد؛ چرا اقتصاد ملت بی‌دفاع غزه نابود شد؛ چرا صدها هزار نفر آواره شدند؛ چرا ده‌ها خبرنگار کشته شدند؛ چرا پوهنتون‌ها و مدارس با خاک یکسان شد؟ نسل‌های بعدی حتماً نفرین خواهند کرد؛ همانگونه که هیتلر را نفرین کردند، چنگیز و مغول را لعنت گفتند؛ همانگونه که شوروی سابق را نفرین کردند و هزاران جنایتکار دیگر که نام‌شان بر تارک تاریخ ثبت شده‌ است.
این نتیجهٔ ظلم و پستی سوءاستفادهٔ از قدرت و قوت نظامی و انسانی علیه ملت‌های مظلوم و ناتوان است. ظالمان شاید به ظاهر پیروز شوند و به کامی برسند، اما وجهه و اعتبار و ارزش ملی و بین‌المللی خودشان را ازدست می‌دهند و دیگر کلام‌شان تأثیری و گفته‌های‌شان ارزشی نخواهد داشت و تشت تزویرشان از بام دنیای‌شان می‌افتد.