آمریکا از تهاجم تا شکست در افغانستان/بخش اول 

پس از شکست دولت امارت اسلامی در دوره سابق در سال ۲۰۰۱ م از سوی آمریکا، شهر بُن آلمان میزبان کنفرانسی بود که در طی آن سران سابق کشور و سیاستمداران مخالف امارت اسلامی، همه جمع شده بودند تا رئیس‌جمهور موقت كشور را برگزینند که...

آمریکا یا جهان نو که با قدرت‌نمایی‌اش در جهان و دخالت‌های بی‌موردش در سیاست‌های کشورهای اسلامی و به‌خصوص کشورهای آسیایی و خاورمیانه باعث پرواز بسیاری از اذهان و اندیشه‌ها و تصورات و احساسات به‌سوی خودش شده است، سرزمینی است متنوع و متشکل از نژادها، رنگ‌ها، مسلک‌ها، مرام‌ها، مذاهب، افکار و خواهشات رنگارنگ و… و به قول برخی از نویسندگان و مورخان: «این ویژگی‌ها باعث شده‌اند تا یک جزیره غیرمسکونی و نوظهور به ابرقدرت جهانی تبدیل شود» و سکون و آرامش را از چشم جهانیان برباید و به همه جرائم و ستم‌هایش که با زور و قدرت جهانی‌اش صورت می‌گیرد، پرونده قانونی تشکیل دهد و آن‌ها را مجاز و قانونی بنمایاند.

 

آغاز تهاجم آمریکا به افغانستان

 

بیست‌وسه/۲۳ سال قبل از امروز در (۷ اکتبر ۲۰۰۱ م) آمریکا مانند دخالتش در اوضاع سیاسی عراق و کشورهای دیگر، به بهانه محو پایگاه‌های القاعده و سرکوب تحریک طالبان، عملیات گسترده نظامی‌اش را در افغانستان از هوا، زمین و دریا آغاز کرد و یک‌باره بر افغانستان حمله آورد و یک نبرد کاملاً نظامی را راه انداخت و بعدها معلوم شد که اهداف این حمله ددمنشانه فراتر از تصور و پیش‌بینی‌ها بود؛ زیرا این حمله نابه‌هنگام جنبه‌های عقیدتی، دینی، تعلیمی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی نیز داشت که با عملکرد مؤسسات و برنامه‌های اجرایی آمریکا یا با همان مقوله معروف جورج دبلیو بوش رئیس‌جمهور وقت آمریکا که پس از حادثه یازده سپتامبر گفت: «جنگ‌های صلیبی دوباره آغاز شده است»، مشخص شد و همه از اهداف طولانی‌مدت آمریکا در افغانستان باخبر شدند.

 

آمریکا و پیمان تأمین امنیت و صلح

پس از شکست دولت امارت اسلامی در دوره سابق در سال ۲۰۰۱ م از سوی آمریکا، شهر بُن آلمان میزبان کنفرانسی بود که در طی آن سران سابق کشور و سیاستمداران مخالف امارت اسلامی، همه جمع شده بودند تا رئیس‌جمهور موقت کشور را برگزینند که سرانجام آقای حامد کرزی با اکثریت آراء به‌عنوان رئیس‌جمهور موقت افغانستان تا سال ۲۰۰۴ م و تا برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری، انتخاب شد ولی چون حکومت آقای کرزی نوپا و جوان بود و بی‌تجربه، آمریکا از این خلأ سیاسی و سادگی سیاست‌مداران استفاده کرد و با توافق اکثریت رهبران سیاسی و قومی افغانستان، برای خودش در افغانستان جای بود و باش به ظاهر قانونی پیدا کرد که اکثریت آن رهبران یا فریب گل‌های سبز و سرخ آمریکا و وعده‌های توخالی و پوشالی و عهدهای دروغین آن را خورده بودند و یا هم از عواقب امضای پیمان امنیتی با آمریکا بی‌خبر بودند و به اشک تمساح اعتقاد جازم داشتند.

 

به‌هرحال، آمریکا پیمان بست که امنیت و آزادی را به افغانستان هدیه خواهد داد، صلح و ثبات داخلی را تأمین می‌کند، با گسترش دموکراسی، امنیت کشور را تقویت می‌کند، توسعه و پایداری به‌وجود می‌آورد، برای نیروهای افغانستان ظرفیت‌سازی می‌کند، با مواد مخدر مبارزه می‌کند، ریشه‌های فقر خانمان‌سوز را می‌خشکاند و با طرح اقتصاد آزاد، تحول اقتصادی می‌آورد و غیره… .

 

ادامه دارد..