نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
آمریکا اولین محمولهٔ کمکهای غذایی خود را بهصورت هوایی به مردم غزه رساند. پیش از این، چند کشور دیگر ازجمله اردن و فرانسه از این طریق به مردم غزه کمکرسانی کرده بودند؛ زیرا در روزهای گذشته برخی خبرگزاریها از نبود غذا و دارو در رفح و جاهای دیگر غزه خبر داده بودند. هجوم مردم به موترهای سازمان ملل برای دریافت غذا نشانهٔ فاجعهٔ انسانی در غزه است. اما فاجعهٔ انسانی دیگر که بهوقوع پیوست، آتشگشودن نیروهای اشغالگر اسرائیل به روی مردم بیدفاع در محل توزیع کمکها بود. براساس گزارش سازمان دیدهبان حقوق بشر اروپا، در واقعهای که در سرک الرشید در غرب شهر غزه اتفاق افتاد، ۱۱۲ نفر شهید و ۷۶۰ نفر دیگر زخمی شدند. تلآویو پس از مواجهه با فشارهای بینالمللی اعلام کرد که این افراد در پی ازدحام برای دریافت آرد جان باختهاند. دیدهبان حقوق بشر اروپا میگوید که مستندات جنایت صهیونیستها را جمعآوری کرده است. این جنایت وحشتناک حامیان سنتی صهیونیستها را به واکنش واداشته است. امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه با محکومکردن تلآویو، تصاویر منتشرشده از غزه را خشمگینکننده توصیف کرد. از سوی دیگر، جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیهٔ اروپا نیز کشتار گروهی از مردم گرسنهٔ غزه را شوکهکننده توصیف کرد. آنالنا بائربوک، وزیرخارجهٔ آلمان خواستار توضیح رژیم دربارهٔ کشتار روز پنجشنبه شده است. باوجوداین، آمریکا همچنان در برابر انتقاد از رژیم مقاومت میکند. اولیوا دالتون، سخنگوی کاخ سفید در یک نشست خبری گفته است که رویداد سرک الرشید نیازمند تحقیقات جامع و کامل است. واشنگتن در همین راستا در چند روز گذشته مانع تصویب بیانیهٔ شورای امنیت علیه صهیونیستها شد. آمریکا رویهٔ حمایتی خود را در شرایطی ادامه میدهد که نسبتبه عمق جنایات در غزه آگاهی دارد. طی روزهای اخیر لوید آستین، وزیر دفاع آمریکا در جریان جلسهٔ استماع کنگره اعتراف کرده است که رژیم از تاریخ هفت اکتبر تاکنون بیش از ۲۵ هزار نفر زن و کودک را به قتل رسانده است. به گفتهٔ آستین، در طول جنگ، آمریکا ۲۱ هزار گلوله و انواع مهمات نقطهزن و هدایتشونده به فلسطین اشغالی ارسال کرده است. اظهارات فریبکارانهٔ مقامات آمریکایی ضمن آن که برای تحریک ارسال مهمات پیشرفته برای رژیم استفاده میشود، برای توجیه جنایتها نیز کاربرد دارد. واشنگتن ادعا میکند که غیرنظامیان در حوادث ناگزیر نظامی کشته شدهاند. کمکهای اخیر و هوایی آمریکا به مردم غزه نشان میدهد که این کار یک عملکرد مغرضانه و سرپوشگذاشتن روی جنایت اسرائیل و پایینکشیدن آمار واکنشهاست، تا افکار عمومی آمریکا را مقداری آرام کنند؛ وگرنه آمریکا با نفوذی که دارد، میتواند از طریق زمین این کار را انجام دهد. این عملکرد نشانهٔ این است که آمریکا نمیخواهد مشکل قحطی در غزه حل شود.
تبعات گسترش جنایتها
جنایت خیابان الرشید در بستری از تحولات چند ماه گذشته، میتواند به ایجاد روندهای جدید و تشدید برخی روندهای پیشین منتهی شود. در ادامه به بخشی از این تبعات اشاره شده است.
تأثیر جنایات رژیم بر «یهودیستیزی» در جهان
جنایتهای رژیم مزعوم «دولت یهود» باعث شده است که تهدیدات علیه یهودیان در غرب افزایش یابد. کشتار فلسطینیها، گرسنگیدادن به مردم و جنایت علیه اطفال در غزه میتواند شهروندان غربی را به این فکر وادارد که تفکرشان را دربارهٔ یهودیان دوباره محک بزنند و تجدیدنظر کنند. آنان با مشاهدهٔ نحوهٔ عملکرد رژیم غاصب، به کسانی که زمانی یهودیان را قتل عام میکردند، اندکی «حق» میدهند. این تحول در پسزمینهای از نگاههای منفی پیوسته و دایمی به یهودیان در غرب رخ میدهد؛ این نگاههای منفی در اوج تلاشها برای مقابله با «یهودیستیزی» در غرب زنده بود و هوادارانی داشت. این نگاه طی سالهای اخیر، همبستگی معناداری را با رشد گروههای راستعث افراطی نشان داده است؛ گروههایی که به شکل تاریخی دشمنی عمیقی با یهودیان داشتهاند. راستگرایان افراطی که با افکار ملیگرایانه و نژادپرستانه به دنبال حفظ هویت سفیدپوستان در غرب هستند، بیشتر از همه یهودیان را هدف خود میدانند. دلیل این پدیده را شاید بتوان تلاش برای ادغام یهودیان در تمدن غرب طی سدههای متمادی دانست. در اروپا و آمریکا پیروان ادیان غیرمسیحی به دلیل تفاوت چهره قابل تشخیص هستند، اما یهودیان که چنین تفاوتی را ندارند، معضل بزرگتری به حساب میآیند. یهودیان علیرغم همگونیهای مختلف از چهره گرفته تا برخی عادات فرهنگی، همچنان تلاش دارند خود را متمایز از اروپاییان تعریف کنند و در کنار آن، کماکان از مزایای ادغام در اجتماعات اروپایی بهرهمند شوند. این مزایا شامل خودی انگاشتهشدن و بهکارگماشتهشدن آنان در تمام نهادها و سطوح بالاست. شاخهٔ متفاوتی از «معضل یهود»، حضور آنان در سراسر غرب است. آنان به این دلیل هیچگاه هویتی ملی در درون اقوام و ملتهای اروپایی پیدا نمیکنند. آنان بهخاطر تمایز قومی و حضور در کشورهای متعدد، بیوطن هستند و در وقایع مهم در مظان اتهام خیانت هستند. این مسائل باعث شده یهودیان در نقطهٔ کانونی «دگرستیزی» قرار بگیرند که در جهان به شکل عمومی وجود دارد و در غرب بسیار شدیدتر است. در شرایطی که راستگرایی شکلگرفته در غرب بر ضد تمام غیرمسیحیان یا افراد با ریشههای غیراروپایی است، جنایت صهیونیستها میتواند تمام حواس دگرستیزان را به یهودیان جلب کند. این گروهها میتوانند با استناد به وقایع غزه، از آن بهعنوان بنیان مشروعی برای یهودیستیزی استفاده کنند. شاید بر همین اساس است که کلیّت یهودیان لیبرال حاضر در غرب، نسبتبه این خطر هوشیار شدهاند و درصدد حفظ خود هستند. آنان این اقدام را با فاصلهگذاری نسبتبه دولت نتانیاهو و کشتارهای رژیم انجام میدهند. یهودیان غربنشین بهخوبی با این خطر آشنا هستند؛ زیرا طی سالهای اخیر روند روبهرشد یهودیستیزی را با گوشت و پوست خود لمس کردهاند. در سال ۲۰۱۹ مرکز دانشگاهی کانتور سنتر در تلآویو در گزارشی اعلام کرد که عامل بیشتر حملات علیه یهودیان در سال ۲۰۱۸ برخی گروههای راستگرای افراطی، چپگرای افراطی و اسلامگرا بودهاند، اما یهودیستیزی رفتهرفته به «جریان غالب» بدل شده است و از انحصار گروههای افراطی نیز درآمده است. براساس این گزارش به لحاظ جغرافیایی، یهودیستیزی در آمریکا و اروپای غربی افزایش یافته است و بیشتر در کشورهای در ایالاتمتحده، فرانسه، بریتانیا و آلمان متمرکز بوده است؛ کشورهایی پرجمعیت که میزبان تعداد زیادی یهودی هستند.
جنایت الرشید چه موضوعی را برملا میکند؟ کشتار سرک الرشید جنایت در دل جنایت است. صهیونیستها درطول جنگ به دلیل ناتوانی در تحقق اهداف نظامی، مسیر مجازات ساکنان غزه را در پیش گرفتهاند، اما دستزدن به جنایتی متمایز از کشتارهای قبلی برملاکنندهٔ عمق ناتوانی و عصبانیت صهیونیستهاست. صهیونیستها در الرشید به مردمی که چند ماه آنان را محاصره و بمباران کرده بودند و دهها هزار نفر از نزدیکانشان را کشته و زخمی کرده بودند، در صف دریافت آرد حمله کردند. اگر در مراحل اولیهٔ جنگ صهیونیستها انتظار داشتند با اعمال فشار علیه مردم و ارتکاب جنایت به اهداف خود برسند، در مراحل کنونی مبادرت به اشکال جدید جنایت نهتنها نمیتواند آنان را به اهداف خود برساند، بلکه باعث افزایش شدیدتر فشار علیه آنان شده است. نفس این پدیده که صهیونیستها با وجود آگاهی به این اتفاق، دست به جنایت زدهاند، نشاندهندهٔ استیصال عمیق آنان است. حال ملتهای آزادهٔ دنیا به این نتیجه رسیدهاند که حقوق بشر سمبلی فریبکارانه است که در خدمت قدرتهای بزرگ قرار دارد تا از آن برای تحقق اهداف سیاسی خودشان استفاده کنند.
دیدگاهها بسته است.