۲۴ اسد

شام سیاه رخت بست صبح درخشان آمد

اگر نگاهی گذرا به دو دههٔ قبلِ کشورعزیزمان افغانستان بیندازیم، در می‌یابیم که چطور دشمنان دین و وطن بر خاک و میهن‌مان تجاوزکرده و همانند ظرف غذایی بر آن هجوم آورده بودند و برای بلعیدن آن از همدیگر سبقت می‌گرفتند.

امت اسلامی امتی‌ست که هرگز نمی‌میرد و نابود نمی‌شود، چنان امت زنده و پویایی‌ست که هرگاه از گوشهٔ غروب کند، از گوشهٔ دیگر طلوع کرده و شعای نورش جهان را روشن و تابناک می‌سازد. این امت هرچه ضربهٔ محکم‌تر بخورد، بیشتر قوی‌تر و مستحکم‌تر می‌شود، شیشه گر بشکند، بران‌تر شود.

 

اگر نگاهی گذرا به دو دههٔ قبلِ کشورعزیزمان افغانستان بیندازیم، در می‌یابیم که چطور دشمنان دین و وطن بر خاک و میهن‌مان تجاوزکرده و همانند ظرف غذایی بر آن هجوم آورده بودند و برای بلعیدن آن از همدیگر سبقت می‌گرفتند.

 

کمی با دقت بنگریم که چطور تمام ملل‌کفری و سازمان‌های به‌هم‌پیوسته دست‌به‌دست هم داده و برای نابودی یک کشور کوچک و فقیر فرسنگ‌ها را پیمودند تا اینکه دین و اسلام ما را از ما بربایند و ما را از اسلام تهی سازند؛ ولی این نابخردان مسیر طولانی را اشتباه پیمودند و مسیر ترکستان، آنها را به‌گورستان منتهی ساخت. آدرس را اشتباه گرفتند یا از گذشتگان‌شان درس عبرت نگرفته‌اند، کدام یکی؟

 

آمریکای جانی از شکست آبا و اجدادش (انگلیس و روس) درس عبرت نگرفته و بعد از رسوایی و شکست آن‌ دو، طبل جنگ را محکم‌تر کوبیده و خود را یکه‌تاز میدان معرفی کرده و پا را فراتر از گلیم‌خود دراز کرده و مکارنه همچون روباه در بین شیران عرضِ اندام کرد و وارد خاک پاک افغانستان شد.

 

آمریکای جنایت‌کار؛ البته نه تنها آمریکا، بلکه دوشادوش وی ۴۷ کشور کفری، همراه با نوکران و بردگان داخلی، با تمام کب‌کبه و دب‌دبهٔ‌شان به‌جنایت‌های ضد‌انسانی و ضد‌بشری خود، مدت طولانی کوشش و تلاش ورزیدند تا بساط اسلام، غیرت، عزت و شجاعت افغان‌ها را از این سرزمین برچینند؛ ولی این‌ را ندانسته که با دوستان خدا هرکس در افتاد، ورافتاد.

 

افغان‌ها قومی‌اند که اسلام در رگ‌وریشهٔ آنها عجین‌گشته و غیرت و حمیت اسلامی‌شان ضرب‌المثل برای همگان قرار گرفته است.

هرگاه ببینند که بر اسلام و عزتشان تعرض و تجاوز شود، آنگاه یا جان می‌دهند یا جان می‌گیرند.

 

زمانی‌که آمریکا با آبروی، ناموس و عزت افغان‌ها بازی کرد، آنجا بود که شیران از هر کوه‌وبرزنی بر شغالان اشغال‌گر یورش برده و دشمنان کینه‌توز و گستاخ را یکی پی دیگری روانه قبرستان کردند.

مجاهدینی‌که معروف به طالبان بودند، وارد کارزار شده و زندگی را برای اهل باطل تنگ و تاریک کردند، تا جایی‌که خواب را از دیدگان دشمنان ربودند و افغانستان را برایشان تبدیل به جهنم‌ سرمدی کرده بودند.

 

نبرد میان حق و باطل سالیان متمادی در این سرزمین ادامه داشت، دراین مدت زمان جنایت‌کاران به چه جنایاتی‌ که نپردخته‌اند، چه بسا کودکان، زنان، جوانان و پیرمردان را قتل کرده‌اند، و هیچ‌کس و هیچ‌کشوری از مظلومان این مرز و بوم دفاع نکرده و حتی جنایاتِ جنایت‌کران را تقبیح هم نکردند و بجای آن، از جنایت‌کاران دفاع کرده و برای آنها شعار مبارزه با تروریست را سر می‌دادند.

این بود شعار جهان اسلام و سازمان‌های بین‌المللی، با و جود این همهٔ مشکلات بازهم مجاهدین دست از نبرد و قتال برنداشته و همواره با این شعار جنگیدند که: دست از قتال نداریم، تا کام‌مان برآید/یا جان رسد به جانان، یا جان زتن برآید.

 

مجاهدین غیور و جان‌بر کف اسلام، کبر و غرور آمریکا و ناتو را زیر پای خود له کرده و افغانستان را تبدیل به گورستان برای آمریکایی‌ها و متحدین‌شان ساختند، تاجایی‌که آمریکا راه فرارش را گُم‌کرده بود و در پی این افتاده بود که چطور بیرون شود، چطور بر لکهٔ ننگ خود پرده بیاندازد تا پیش جهانیان رسوا نشود. تا اینکه بالأخره راه گفتمان را در پیش گرفت و مجبور شد به میدان مذاکره روی‌آورد. آمریکا بعد از گفتمان‌های طولانی، آخر فرار را بر قرار ترجیح داد و از تمام دار و‌‌ دسته‌اش کشور عزیزمان از لوث این ناپاکان، پاک گردید و افغانستان دوباره استقلالش را به‌دست آورد.

 

نتیجهٔ شهادت، جان‌فشانی‌ها، از خود گذشتگی‌ها و آوارگی‌ها و زحمات چندین سالهٔ امارت اسلامی در ۲۴ اسد رقم خورده و افغانستان در این روز از زیر یوغ استعمار و اشغال‌گران، آزادگردید.

و اینک افغان‌ها آزاد و دارای نظام مستقل و مقتدر اسلامی گشته‌اند و می‌باید که شاکر این نعمت بزرگ رب العالمین باشند!

استقلال و آزدی نعمتی‌ست که فقط با خون به دست می‌آید، باید از آن پاس داری شود، تا خون رفتگان ضایع و بدون ثمر واقع نشود.

 

شاد زی، آزاد‌ زی ،آباد زی و دیر زی

ای وطن در پرتو نور قانون الهی.