۲۶دلو

۲۶ دلو پیام‌آورِ شکست بزرگ برای زورگویان سترگ!

نویسنده: محمد امروز ۲۶ دلو موافق با روزِ بسیار خفت‌بار، رسواکننده و خجالت‌بار برای ارتش سرخ شوروی است. این روز در تاریخ افغانستان، همان روزی است که آخرین سرباز شوروی به‌نام «گروموف» با سرافکندگی تمام از شاهراه سالنگ عبور کرد و این کشور را برای همیشه ترک کرد و با خروج خود به اشغال یک […]

نویسنده: محمد

امروز ۲۶ دلو موافق با روزِ بسیار خفت‌بار، رسواکننده و خجالت‌بار برای ارتش سرخ شوروی است. این روز در تاریخ افغانستان، همان روزی است که آخرین سرباز شوروی به‌نام «گروموف» با سرافکندگی تمام از شاهراه سالنگ عبور کرد و این کشور را برای همیشه ترک کرد و با خروج خود به اشغال یک دهه‌ پر از ظلم، ستم، تجاوز، تباهی و بربادی، نقطه پایان گذاشت. تهاجم شوروی؛ قلدر دوران، زورگوی زمان و طاغوت عصر بر یکی از مظلومان‌ترین کشورهای آن زمان که همواره مورد تاخت‌وتاز کشورهای زورگو بود، یک جنایت تمام‌عیار بود. این تهاجم باعث شد تا این کشور چندین سال از سایر کشورها عقب بماند و با چالش‌های اقتصادی بیشتری دست‌وپنجه نرم کند. حمله‌ی این غول‌پیکر زمان، نه تنها به اقتصاد کم‌سو آن ضربهٔ سهمگین زد، بلکه این کشور را به یک ویرانه تبدیل کرد؛ چندین هزار شهید، میلیون‌ها آواره، هزاران معلول به‌جا گذاشت. اما از آن‌جایی که این کشور و مردم غیور آن استعمارشکن و ملت آن (به‌قوت الله متعال) یک ملت تسخیرناپذیر است، اجازه ندادند که این استعمار زیاد طول بکشد و با تمام توان‌ونیرو با آن مبارزه کردند، جان‌های خود را فدا کردند، زخمی شدند، معیوب گردیدند، بالأخره ارتش شوروی با تمام قوا، نیرو و ساز‌وبرگ جنگی خود با ذلت، خواری و رسوایی تمام از این سرزمین استعمارناپذیر پابه‌فرار نهاد و این کشور را ترک کرد؛ اما چنان آثاری از تخریب، ویرانی و کشت‌وکشتار به‌جا گذاشت که هنوز هم تبعات آن مشهود است.

نکته‌ای را که باید در تمام استعمارها و اشغال‌ها مدنظر داشته باشیم این است که تمام مصایب، بحران‌ها و رنج‌هایی که ما با آن کلنجار می‌رویم و کشور ما را به این حال‌وروز کشانده است، ساخته‌ و پرداختهٔ کسانی است که در دامان همین کشور رشد کردند، آب‌ونان و نمک همین کشور را خوردند؛ اما مفکوره‌ی آنان مفکوره کسانی بود که آنان را تربیت نموده و برای چنین روزی آماده کرده بودند، این افراد در کنار جاه‌طلبی‌های فراوان، فریب شیطان را خوردند و از خواهشات نفسانی‌شان اتباع کرده و در دام دشمنان طمع‌کار افتادند. دشمن به زعم این‌که می‌تواند به آنان کمک کند و مسیر حکومت‌داری را برای آنان هموار می‌سازد و آنان را سرکار می‌آورد، به آنان وعده‌های فریبنده داده و آنان را اغوا کردند.

حافظ چه زیبا فرموده‌است:

من از بیگانگان هرگز ننالم که با من هرچه کرد آن آشنا کرد.

این خودفروشان داخلی نتوانستند در برابر مطامع باداران خارجی خود، چیزی بگویند؛ لذا کشور عزیز ما افغانستان را دو دستی به آنان تحویل دادند و این سرنوشت مصبیت‌بار را برایش رقم زدند. این عملکرد فقط در زمان شوروی نبود، بلکه در وقت اشغال افغانستان توسط امریکا و متحدانش نیز همچنین افرادی دست به‌کار شدند و کشور را در اختیارشان قرار دادند؛ اما از آن‌جایی که مردم مسلمان افغانستان، مردم دین‌دوست، فداکار، مجاهد و مبارز بودند، نگذاشتند لوث دشمن بیشتر این زمینی را که هر نقطه‌‌ی آن یادگار خون شهدا و هر بخش آن با نام شهیدان و مدافعان جان برکف آشنا است، آلوده سازد. این باید درسی باشد برای تمام کسانی که خواهان استعمار بوده و می‌خواهند بر کشورها سیطره حاصل کنند؛ هرگاه کسی به خود چنین جرئتی داد باید از سه زورگو و قلدر (انگلیس، شوروی و آمریکا) درس عبرت گرفته و دست به چنین اقدامی نزند؛ زیرا شعله‌های ایمان و جهاد در دل‌های مسلمانان افغانستان کماکان ملتهب است و غیرت ایمانی آنان اجازه نمی‌دهد تا قدرت‌طلبان و جباران بر سر آنان حکم‌رانی نمایند. آنان این جرئت را از دین اسلام، قهرمانان واقعی صدر اسلام؛ صحابه کرام، تابعین و سایر مجاهدین مخلص و خداجو الهام گرفتند و همواره در این مسیر خواهند بود. ان‌شاء‌الله.