نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
چهارم: بزرگترین ناکامی هشتم ثور این بود که عوامل جنگهای داخلی را نه تنها از بین نبرد بلکه آنها را افزایش داد. پیش از آن، دلایلی برای جهاد مسلحانه علیه حمله روسها و کفر بواح کمونیستها در میهن مسلمان وجود داشت اما به دلیل هشتم ثور، دلیلی برای ادامه آن باقی نماند. متأسفانه پس از […]
چهارم:
بزرگترین ناکامی هشتم ثور این بود که عوامل جنگهای داخلی را نه تنها از بین نبرد بلکه آنها را افزایش داد. پیش از آن، دلایلی برای جهاد مسلحانه علیه حمله روسها و کفر بواح کمونیستها در میهن مسلمان وجود داشت اما به دلیل هشتم ثور، دلیلی برای ادامه آن باقی نماند. متأسفانه پس از هشتم ثور دلایل دیگری برای ایجاد جنگ داخلی و سوختن کشور در شعلههای آتش به وجود آمد.
بزرگترین عامل اساسی جنگهای داخلی تعدد احزاب بود؛ نتوانستند کنار هم بر یک گلیم جمع آیند. بدیاش این بود که دلایلی برای تفرقه خلق و پرچم در تنظیمها وجود داشت که آنها به سازمانهای جداگانه تقسیم شدند و برخی از تنظیمها با آنها جنگیدند.
باید یادآوری نمود که تعدد احزاب یکی از عوامل جنگهای داخلی بود، اگرچه عامل بزرگی بود اما دلایل دیگری نیز وجود داشت که منجر به جنگهای داخلی و حداقل مخالفتها شد مثلاً ملت و دولت با هم ارتباط نداشتند؛ صله رحمی بین ملت و دولت رکن اساسی بقای یک نظام است، هر نظامی که با ملت خود در ارتباط نباشد در هوا میماند و محکوم به سقوط است. همه مردم کشور، حاکم یا رعیت؛ با روحیه میهنپرستی زندگی کرده میتوانند هیچ بخشی از کشور نباید احساس محرومیت کند.
اولین وظیفه یک نظام هوشیار اینست که همه دلایل اختلافات داخلی را از بین ببرد و برای هیچ کسی دلیل نگذارد که حداقل باعث نارضایتی وی شود، چه رسد به اختلاف و جنگ! زمانی که مکه مکرمه فتح شد، عفو عمومی صادر شد و به برخی از افراد اعلام شد که تحت هیچ شرایطی در امان نخواهند بود، اما جهت کاهش خشونت داخلی چند قدم مهم برداشته شدند؛ یکی اینکه در طائف لانه دشمن متخاصم وجود داشت که هر بار از فرصت استفاده کرده میتوانستند، از همینرو علیه شان اقدام صورت گرفت.
نظام اسلامی در این اقدام خود افرادی را که مسلمان نبودند، بلکه ساکن مکه بودند نیز متقاعد کرد که بجنگند. از نیروی انسانی و نظامی آنها استفاده شد و در صفوف مسلمانان به غزوه حنین رفتند؛ این افراد به رهبری صفوان بن امیه دوش به دوش مسلمانان جنگیدند. وقتی رسول خدا صلی الله علیه و سلم در این جنگ محاصره شد برخی گفتند: ای کاش کشته شود! صفوان گفت: دهان شما بکشد به جای اینکه فرد قوم هوازن حاکم میشود هزار بار قریش بهتر است. از این سخن صفوان معلوم میشود که مسلمانان به صفوان عشق میهن را بخشیده بودند خویشاوندی را با او برقرار نگهداشته بودند و برای او ثابت شده بود که اگر جنگجو نباشم میتوانم در این خاک زندگی کنم. هنگامی که مسلمانان موفق شدند، به صفوان و یارانش نیز غنیمت رسید.
تاریخ ما غنائمی را که در این غزوه به غیر مسلمانان داده شده است «تألیف القلوب» میگوید اما من به جنبه دیگری اشاره میکنم؛ یعنی زمانی که این نظام حاکم شد، فواید و اثرات آن باید عام باشد، منافع نباید انحصاری باشد. همه کسانی که تحت حاکمیت شما هستند باید شیرینی نظام را بچشند. یکی از عوامل جنگهای داخلی انحصار منفعت نظام است؛ قشر خاصی از آن بهره میبرد و افراد دیگر محروم میشوند. مشارکت ملت در منافع نظام مهم است و مشارکت ملت در پایهگذاری نظام مهمتر است.
پس از فتح هنگامی که رسول خدا صلی الله علیه و سلم به کعبه آمد، کلید کعبه با خانوادهای بود که دشمنی شدید داشت؛ رسول الله صلی الله علیه و سلم را در دوران مکه از کعبه منع کرده بود و به وی فحشهای شدیدی داده بود. یک نفر از آنها مسلمان شده بود و در فتح مکه شرکت داشت. وقتی کلید را خواست برخی از اصحاب گمان کردند که پس از آن سرپرست کعبه تبدیل میشود زیرا این خاندان بسیار مخالف بود و نزدیکان پیامبر صلی الله علیه و سلم امیدوار بودند که کلید به آنها داده میشود اما نتیجه برعکس بود. برخی از اصحاب سعی کردند کلید را بگیرند اما رسول خدا صلی الله علیه و سلّم کلید را دوباره به همان خانواده پس داد و به آنها گفت که امروز روز وفاداری و احسان است؛ این کلید برای همیشه از شما خواهد بود، کسی که آن را از شما بگیرد ظالم است. کلید هنوز نزد همان خانواده است.
شاید در اینجا این موضوع نیز مطرح باشد که موضوعات ملیای که هیبت خاصی دارند، نباید
ضایع شوند و به گونهای برخورد نشود که حساسیتها را برانگیزد و عامل کدورت درونی شود. هفته پیش در لیکچر داکتر نصر من الله مجاهد نشسته بودم که در باره کعبه سخنی گفت که پادشاه وقت نزد امام مالک رحمهالله آمد و گفت: کعبه بر اساس تهدابهای ابراهیمی ساخته نشده است رسول خدا صلی الله علیه و سلم میخواست آن را اساس تهدابهای ابراهیمی بنا کند، اما مشکل این بود که قوم قریش تازه مسلمان شده بود و ترس انتشار این موضوع وجود داشت به همین دلیل رسول الله صلی الله علیه و سلم از بناء نمودن آن منصرف شد. در حال حاضر که چنین مشکلی وجود ندارد شما فتوی صادر کنید تا ما کار بازسازی را آغاز نمائیم، دلیل ما موقف رسول الله صلی الله علیه و سلم است و امکانات را در اختیار داریم، بهتر است کعبه را بر تهدابهای ابراهیمی بناء کنیم. امام مالک رحمهالله اظهار مخالفت کرد و به او گفت: کعبه را به محل بازی پادشاهان تبدیل نکن، همان طور که هست رهایش کن.
معلوم است که گاهی نظام هم دلیل و هم امکانات؛ هر دو را دارد اما اگر بیم از دست دادن اهمیت برخی مسائل ملی باشد، نباید به آن کار دست زده شود و فرصتی برای بالا بردن حساسیتهای داخلی فراهم شود. اینها دلایل بزرگ تولید جنگهای داخلی است که انگیزه ایجاد میکنند و فرد را به سمت مخالفتهای نظامی سوق میدهد.
از آنجائیکه در نظام اسلامی مفهوم مخالفت وجود ندارد و همه مردم باید بیعت کنند؛ هدفش اینست که مسائل داخلی همیشه حل باشند، هیچ وقت به چنین وضعیتی نمیرسد که یک نفر مخالف نظام شود. عدم مخالفت و لزوم بیعت همه رعایا به معنای این نیست که مردم تحت سیطره اقتدارگرایانه نظام قرار بگیرند بلکه رضایت در بیعت واضح است که کمال اطاعت از نظام را دارد.
چون ما نتوانستیم در هشتم ثور کامیاب شویم و وضعیت به سمت یک جنگ داخلی سیر نمود، غم ۱۴ ساله از ۴۰ سال طولانیتر شد و بهای سنگینی پرداخت گردید. این نکته برای ما درس عبرت است که دلایل برای جنگ داخلی ایجاد نکنیم. الحمدلله ما انشعابهای تشکیلاتی نداریم اما ثابت شده است که تفرقه عامل جنگ داخلی است. عوامل گوناگون دیگری نیز وجود دارند که جنگهای داخلی را
به وجود آورده میتوانند، در سطرهای بلند به آنها اشارات پراکنده صورت گرفت.
پایان
دیدگاهها بسته است.