نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
حدود ۱۲ سال از اشغال آمریکا گذشته بود. میدان جهاد و مبارزه علیه اشغالگران به تنوری داغ و بسی گرم مبدل شده بود و زبانههای این آتش آرام آرام به همه جا سرک میکشید؛ اما اشغالگران بعد از این همه سال حالا فهمید بودند که مجاهدان امارت اسلامی روزبهروز در حال ترقی و پیشرفت اند. آنها آیندهٔ خود را به شکستی حتمی و در آیندهای نه چندان دور، ارزیابی میکردند؛ لذا خواستند تا دروازهٔ گفتگوها با مجاهدان امارت اسلامی را باز کنند تا شاید بتوانند روزنهای برای نجات از این مخمصه بیابند. در ابتدا لازم دیدند تا برای گفتگوها با امارت اسلامی آدرسی مشخص وجود داشته باشد و بعد از مذاکرات، کشور قطر را بهعنوان این آدرس انتخاب کردند که بتاریخ ۲۸ جوزای سال ۱۳۹۲ هش، به خواست دولتهای دو طرف با میانجیگری کشور قطر، رسماً این دفتر در پایتخت کشور قطر (دوحه) به نام امارت اسلامی افتتاح شد.
بعد از ختم مراسم، مجاهدان امارت اسلامی بیرق سفید را همراه با لوحهای در محوطهٔ دفتر خود در قطر نصب و برافراشتند. در مراسم برافراشتن این بیرق، یکی از ترانههای مشهور، از بلندگو پخش میشد. پس از برافراشته شدن بیرق، همه دست به دعا برداشتند و برای پایان اشغال و پیاده شدن نظامی اسلامی دعا کردند.
از آغاز فعالیتهای دیپلوماتیک در قطر، تا روز بیرون آمدن آخرین عسکر آمریکای از افغانستان، فرازونشیبهای فراوانی در این گفتگوها رو نما گردید. دراین میان کار به جایی رسید که گاهی تا چندین ماه گفتگوها متوقف میشد و در عوض بمباردمانها و جنگها افزایش چشمگیری مییافت و باز دوباره راهی مییافتند تا گفتگوها ادامه یابد.
کمیتهٔ مذاکره کنندهٔ ا.ا.ا، بر تک تک موارد و بلکه بر هر لفظی که در توافقنامه نوشته میشد روزها و هفتهها بحث میکردند.
یکی از گزینههایی که مورد بحث جدی بود، باقیماندن تعدادی از نیروهای نظامی یا استخباراتی آمریکا بعد از خروج بود که واقعاً با استقامت و پافشاری سنگرداران سیاست، این امر مورد پذیرش واقع نشد و مصرّانه این آخرین آرزوی آنان نیز با خاک یکسان گشت و به میمنت فضل الهی، صاحب آزادی کامل از چنگال استعمارگران زمان شدیم.
بلی، دهم حوت روزی بود که ستون فقرات دولت مزدور درهم شکست و با امضای توافقنامه، ناامیدی تمام وجود جمهوریتِ سستپایه را پوشاند و نیروهای جنگی آنها کاملا مورال خود را از دست دادند.
دولت مزدور، تلاشهای زیادی کرد تا مانع از امضای توافقنامه شود و اشغالگران هنوز هم برای سالیانی باقی بمانند؛ اما دولت آمریکا نسبت به داشتن آیندهای نامعلوم، مصارف بیجا و هنگفت مالی و تسلیحاتی و از سوی دیگر تنها ماندن در صحنهٔ جنگی که بیست سال دوام کرد و متحدانش یکی پس از دیگری صحنه را ترک کردند، لازم دید تا هرچی زودتر پا از این خاک پاک بردارد؛ لهذا کوشش میکرد تا حتماً راهی برای برونرفت خود بیابد.
این گفتگوها در نتیجه توانست روز آغاز و پایان خروج نیروهای اشغالگر را تعیین کند و این دستاوردی بسیار بسیار بزرگ بود؛ چیزی که در اذهان نمیگنجید؛ اما الله متعال آن را پیاده کرد.
این روز در تاریخ زرین ما روزی مبارک و میمون است!
دیدگاهها بسته است.